یادداشت | غیر قابل خدشه، غیر قابل انکار
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بیتردید در این زمانه متشنج از بازی های سیاسی دول غربی که بر سر اقتصاد جامعه اسلامی ایران سایه شوم تحریم را گسترانیده بیش از هر چیز به سلامت عبور کردن از بزنگاه های تاریخی انقلاب اسلامی مهم و حیاتی می نماید.
بزنگاه هایی چون سیاست یک بام و چند هوای آمریکا که با دستی برجام را پاره می کند و با دست دیگر دعوت به مذاکره می کند (گاه با پیش شرط و گاه بدون پیش شرط) و اگر طرف مقابل این دعوت را نپذیرد تهدید به جنگ می کند، تنها یکی از این بزنگاه های تاریخی و البته تکراری است که جمهوری اسلامی ایران این بار کمی شدیدتر با آن روبهروست.
هر چند که رهبر معظم انقلاب در بیانات 22 مرداد امسال در جمع اقشار مختلف مردم با چند سخن کوتاه خط بطلانی بر نقشه ها و تلاش های چندین ساله تمامی اتاق فکرهای دشمنان کشیدند؛ اما نمی توان منکر رواج تفکری نابجا با محوریت «راه نجات ایران، مذاکره با آمریکا» شد. باید دید چرا و چگونه برخی از مسئولین بی بصیرت که دل در گرو «جنتلمنیزم منورالفکرگونه» دارند و قبله آمال و اعمال را مجسمه آزادی آمریکا می دانند؛ تبدیل به تریبون مذاکره با آمریکا شده اند. باید دید چگونه به این خیال خام متفکرند که راه نجات ایران، از جاده دو طرفه واشنگتن تل آویو به سر منزل مقصود می رسد. باید دید چگونه فراموش کرده اند ترس به جان افتاده از حضور دشمنان را حالا چه از پاستور تا جماران، یا از شام تا کربلا .
بزنگاه رابطه با آمریکا که در قالب سه محور«اعتماد دوباره به آمریکا» «مذاکره با آمریکا با چشم انداز بی اعتمادی» و «بی اعتمادی به دشمن همیشگی» شکل گرفت یکی از مهمترین چالش های 40 سال اخیر ایران اسلامی است.
پذیرش این اصل مهم که آمریکا همواره در نقطه مقابل پیشرفت ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن قرار دارد کار دشواری نیست. کافیست به تاریخ معاصر ایران نیم نگاهی کنیم. حضور آمریکا پس از کودتای 28 مرداد بیش از پیش دیده می شود. کاپیتولاسیون، تبدیل ملی بودن صنعت نفت به آمریکایی شدن آن، تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) با الگویی عین به عین از موساد، اف بی آی، سیا و سازمان امنیت ملی توسط آمریکا، واگذاری کامل حمل و نقل ایران به آمریکا و تبدیل ایران به اجرا کننده نقشه های توسعه طلبانه آمریکا در اقیانوس هند در پیش از انقلاب مؤید این نکته است که آمریکا هیچ گاه خیرخواه ملت ایران نبوده حال آنکه دولت و رژیم سابق نیز موافق با سیاست های او عمل می کرده است.
حوزه انقلابی، با تفکر مطالبه گر، پرچم دار جنگ با این طرز تفکر است. طلبه حوزه انقلابی می کوشد با گفتمان سیاسی و دینی توأمان، نقدی منصفانه به برخی تلاش های مذبوحانه این چنینی کند. طلبه انقلابی منتقد با انصاف باید از تخریب افراد به سوی تصحیح رفتار مقابل حرکت کند.
امام خامنه ای در این باره می فرماید: جوان باید مطالبه کند، باید احساس کند که این مطالبه سودمند است، ثمربخش است؛ و تشویق بشود بر این مطالبه و باید احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، دربارهی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دستاندرکار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبکاری و مدعا داشتن که عرض کردیم(17/7/96)
پرسشگری به عنوان اصلی ترین وظیفه افراد جامعه در برابر پاسخگویی به عنوان اصلی ترین وظیفه دولت ها قرار می گیرد پس به درجه اولی حوزه علمیه به عنوان بخشی از مردم که وظیفه هدایت و رشد جامعه اسلامی را بر عهده دارد در مقام پرسشگری می تواند اعمال و رفتار دولت و بخش های دولتی را به بوته نقد و آزمون بکشاند.
ورای جدل های موجود در باب ماهیت و وظیفه حوزه در چندین روز گذشته، حوزه علمیه به عنوان مأمن جوانان آگاه به سیاست و دین می کوشد طلبه طراز انقلاب اسلامی را مطالبه گر، ناقد و آگاه به وضعیت زمانه پرورش دهد. رویش طلاب پرتلاش در حوزه نقادی و پرسشگری از دولت، مراجع تصمیم گیری های کلان و دستگاه قضا، موید این نکته ارزشمند است که هدف و غایت حوزه، افزون بر تعلیم لمعه و مکاسب و خارج، تولید فکر در عرصه سیاست و تفکر انقلابی مطالبه گر است.
بزنگاه اقتصادی به عنوان بزرگترین چالش این روزهای ایران اسلامی هر چند که به اتفاق نظر بسیاری از اقتصاددانان جهان با شکست دوباره آمریکا روبرو خواهد بود؛ اما آزمایشی در خور توجه برای اقتصاد متکی بر صادرات تک محصولی ایران است.
رهبر معظم انقلاب با تیز بینی و نکته سنجی خاصشان، در چندین سال گذشته به موضوعات اقتصادی توجه ویژه ای داشته و اقدام و عمل همگانی را از ملت و دولت ایران خواستار شده اند. اما شوربختانه شاهد سهل انگاری و گاه جهالت دستگاه های اجرایی و نظارتی بوده ایم به نحوی که به خواسته های ایشان توجه عملی و کافی صورت نگرفته است. شاید بتوان عنصر اساسی گره کور اقتصاد ایران را عدم توجه به مسائلی چون اقتصاد مقاومتی و حمایت از کالای ایرانی دانست.
بی تردید بررسی، تحقیق و پرسش از مطالبات و منویات امام خامنه ای در باب اقتصاد از دولتمردان و مسئولین ذی ربط مهمترین رسالت و وظیفه روز طلبه مطالبه گر انقلابی است.
رهبر معظم انقلاب تکرار مطالبات و آرمان ها را سدی در برابر تخریب افکار عمومی معرفی می کنند: ما امروز در جامعهمان نیاز مبرم داریم به اینکه آرمانها را مدام تکرار کنیم، مدام بگوییم، مدام روی آن کار کنیم، مدام مطالبه کنیم. این مطالبهگری خیلی چیز خوبی است. مطالبهگریِ آرمانها از آن چیزهایی است که از آن نباید دست برداشت. اگر چنانچه این حجم عظیم و وسیع تهاجم به افکار عمومی از سوی ضدّ انقلاب با این مطالبهگریها مواجه نشود، قطعاً ویرانگری خواهد کرد. یادآوری آرمانها، مطرح کردن آرمانها، خواستن آرمانها، طلبکاری نسبت به تحقّق این آرمانها یک سدّی است در مقابل تخریب افکار عمومی و فضاهای نخبگانی -که متأسّفانه روی فضاهای نخبگانی هم دارند کار میکنند- و فضاهای مدیریّتی؛ که در مواردی هم متأسّفانه بیتأثیر نبوده. اینجا یک لشکری از جوانهای مؤمن و انقلابی لازم است که وارد میدان بشوند، مطالبه کنند آرمانها را و خودشان کمک کنند به تحقّق این آرمانها.(07/03/1397)
طلبه امروز افزون بر پرسشگری منصفانه وظیفه مهم دیگری نیز دارد. حوزه علمیه بایستی ضرورت خودکفایی و خوداتکایی به اقتصاد درون زا را با هدف شفاف سازی، برای مردم ایران اسلامی شرح داده و در عرصه رفع وابستگی به کالای خارجی و زندگی بر اساس معیارهای اسلامی بکوشد.
اما وظیفه دستگاه های اجرایی، نظارتی و قضایی در برابر حوزه چیست؟ آیا حوزه می تواند بدون ارائه گزارش ها و آمارهای دقیق، تعریف و نقد درستی از وضعیت موجود به مردم ارائه دهد؟ چگونه می توان مردم را به استفاده از کالای ایرانی سوق داد در حالی که بالاترین مقامات اجرایی در استفاده از این مهم بی توجه اند؟
این مطالبه گری حوزه زمانی به منصه ظهور خواهد رسید که گزارش عملکرد دستگاه های ذی ربط همواره به اساتید و فضلای حوزه ارائه شود. که اگر اینگونه نباشد انتظار از حوزه انقلابی و طلبه جوان متعهد بر ارزش های انقلاب اسلامی بر مطالبه گری، موضوعی پوچ و خالی از اعراب است.
هر چند که با افزایش اخبار سیاسی و مشکلات اقتصادی، حساسیت های فرهنگی روز به روز بیشتر به محاق بی توجهی می رود؛ اما رهبر معظم انقلاب از فرهنگ به مثابه هوایی که تنفس می شود یاد می کنند. ایشان در دیداری که با اعضای دولت در تاریخ 02/06/1387 داشته اند خاطرنشان کردند: «مقولهی فرهنگ، بسیار مقولهی مهمی است؛ همان طور که بارها گفتیم مثل هوایی است که انسان در آن تنفس میکند. همه - بزرگ، کوچک، بالا، پائین، قشرهای مختلف، مسئول، غیرمسئول - در فضا تنفس میکنند. این فضا را درست کنید، تا همه سالم تنفس کنند.»
شاید بتوان شاه کلید حل بحران ها و مشکلات اجتماعی حال حاضر جامعه ایران را عدم توجه به موضوعات فرهنگی و مطالبه گری این عرصه دانست. تا زمانی که از مراجع ذی صلاح مطالبه ساخت مسجد فعال فرهنگی صورت نگیرد؛ ضرورت توجه به قرآن و نماز احساس نشود؛ امر به معروف و نهی از منکر به عنوان عملی رذیلانه در جامعه از سوی دشمنان اسلام معرفی گردد؛ مسئول مربوطه نسبت به حل مسائل فرهنگی و اجتماعی احساس نیاز نخواهد کرد. مسجد به عنوان یکی از مهمترین مراکز تحول فکری و فرهنگی می تواند به پرورش نخبگان کمک شایان توجهی داشته باشند. بی تردید مسئولی که از دل مساجد بیرون آمده باشد، معیارهای اسلامی را بیش از پیش در دستور کار قرار خواهد داد.
اگر حوزه انقلابی و مطالبه گر از دستگاه های موجود، طرح و برنامه فرهنگی مطالبه کند بی تردید در مقام دستیابی به این مهم می تواند افزون بر پرسشگری، خود به یک بازوی قوی در اجرای این مطالبات تبدیل شود. حال آنکه اگر حوزه به عنوان یکی از مهمترین مراکز تولید فکر و تفکر انقلابی در سایه بی توجهی برخی از مسئولین قرار بگیرد؛ علی رغم ضرورت بیش از پیش مطالبه گری طلاب و روحانیون حوزه، متاسفانه صدای ایشان به جایی نخواهد رسید./۹۱۸/ی۷۰۲/س
علی ملحانی، پژوهشگر